ایران برای پیشرفت در هوش مصنوعی ظرفیت بالایی دارد

هوش مصنوعی هوش مصنوعی
زمان 1403-11-16 10:11
بازدید 236
کامنت 0
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در طول سالهای اخیر در چندین نوبت به مسئولان کشور، توجه ویژه به مسأله «هوش مصنوعی» را یادآور شده‌اند. ایشان با اشاره به شتاب بی‌سابقه پیشرفت‌های فناوری در حوزه هوش مصنوعی، تأکید دارند که این فناوری در اداره آینده جهان نقشی تعیین‌کننده خواهد داشت. ایشان معتقدند که «هوش مصنوعی با شتابی حیرت‌انگیز در حال پیشرفت است، به‌گونه‌ای که انسان از سرعت این فناوری متحیر می‌شود. از این رو، یکی از مسائل اساسی که باید مورد تأمل، تکیه و تعمیق قرار گیرد، هوش مصنوعی است.» ۱۴۰۳/۰۶/۰۶

رهبر انقلاب اسلامی با هشدار درباره خطرات بهره‌بردار بودن صرف از این فناوری، بر ضرورت تسلط بر لایه‌های عمیق و متنوع هوش مصنوعی تأکید میکنند و میگویند:  
«بهره‌بردار بودن در مسئله هوش مصنوعی امتیاز محسوب نمی‌شود. این فناوری لایه‌های عمیق و متنوعی دارد که در اختیار دیگران است. اگر نتوانیم بر این لایه‌ها مسلط شویم، در آینده ممکن است ساختارهایی مشابه آژانس‌های بین‌المللی ایجاد شود که برای استفاده از بخش‌های مختلف هوش مصنوعی، اجازه یا محدودیت اعمال کنند. قدرت‌طلبان و فرصت‌طلبان دنیا به دنبال چنین اقداماتی هستند.»

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید میکنند که کشور باید حداقل در میان ده کشور برتر جهان در حوزه هوش مصنوعی قرار گیرد و به دولت چهاردهم توصیه کرده‌اند که «در زمان دولت سیزدهم، سازمانی به نام "سازمان ملی هوش مصنوعی" زیر نظر رئیس‌جمهور تشکیل شد. اگر این سازمان همچنان با نظارت مستقیم رئیس‌جمهور به فعالیت خود ادامه دهد، امیدواری زیادی برای دستیابی به اهداف متصور در این حوزه وجود خواهد داشت.»
 
رهبر انقلاب از مسئولان خواسته‌اند تا با برنامه‌ریزی دقیق، فناوری هوش مصنوعی را به‌عنوان یکی از ارکان اصلی پیشرفت کشور در اولویت قرار دهند و زمینه‌های رشد آن را در همه سطوح فراهم کنند.

از این رو، رسانه KHAMENEI.IR در ادامه مطالب پرونده‌ی «بررسی الزامات پیشرفت ایران در حوزه هوش مصنوعی»، در گفت‌وگو با دکتر داود مسعودی، دبیرکل انجمن هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال ایران، اهمیت پیشرفت در هوش مصنوعی را تببین و مسائلی از قبیل «دیپلماسی فناوری»، «اقتصاد دیجیتال» و تأثیر هوش مصنوعی در «رشد ۸ درصدی اقتصاد» را بررسی کرده است.
 
چرا باید سراغ پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی برویم و اگر این اتفاق نیفتد در آینده با چه محدودیتهایی مواجه خواهیم شد؟

در طول تاریخ شاهد بوده‌ایم که انسان‌ها همواره به اکتشافات، اختراعات و تولید فناوری‌های گوناگون پرداخته‌اند و این فناوری‌ها را بدون در نظر گرفتن محدودیت‌های جغرافیایی با یکدیگر به اشتراک گذاشته‌اند. در نتیجه، تمامی جوامع از این پیشرفت‌ها بهره‌مند شده‌اند. ما ایرانی‌ها نیز در طول تاریخ فناوری‌هایی داشته‌ایم که آن‌ها را با سایر کشورها و تمدن‌های هم‌عصر خود به اشتراک گذاشته‌ایم. علوم و کتاب‌های دانشمندان ما، همچون آثار بوعلی سینا و خوارزمی، در اختیار دیگران قرار می‌گرفت و پژوهشگران سایر کشورها با مطالعه‌ی آن‌ها، دانش خود را به‌روز می‌کردند.

اما در عصر حاضر، متأسفانه در برخی حوزه‌های فناوری، حتی پیش از آنکه به مراحل تکمیلی برسیم، با تحریم‌ها و محدودیت‌های مختلف مواجه‌ایم. به‌عنوان مثال، در بخش سخت‌افزار، قطعاتی مانند GPUها تحت تحریم قرار دارند. همچنین در حوزه‌ی پلتفرم‌ها و نرم‌افزارها، با محدودیت‌هایی نظیر تحریم چت‌بات‌هایی مانند ChatGPT مواجه هستیم. این وضعیت احتمالاً ادامه خواهد داشت و ممکن است در آینده، کشورهای پیشرو با وضع معاهداتی، دسترسی به این فناوری‌ها را برای ما محدودتر کنند و حتی مانع از بازتولید یا توسعه‌ی مستقل آن در دیگر کشورها شوند.

بنابراین، وظیفه‌مان امروز سنگین است. باید وقت بگذاریم و ظرفیت‌ها و توانمندی‌هایمان را به کار بگیریم تا بتوانیم در این حوزه، خود را همگام با دنیا پیش ببریم. اگر امروز فرض کنیم که پنج سال از رقبا عقب هستیم، در صورت همراه‌نشدن با تحولات، ممکن است طی دو سال آینده، به بیست سال قبل برگردیم. زمانی که انقلاب صنعتی در غرب رخ داد، متأسفانه ما نتوانستیم خود را به‌روز کنیم و در نتیجه، در حوزه‌هایی مانند صنعت و کشاورزی دچار عقب‌ماندگی شدیم. اکنون که در عصر هوش مصنوعی قرار داریم، باید با جدیت بیشتری به این مسئله بپردازیم تا در شمار کشورهای پیشرو قرار بگیریم.

شاید نتوانیم همه‌ی حوزه‌های هوش مصنوعی را در یک سطح پیش ببریم، اما لازم است مزیت‌های خود را شناسایی کنیم. هوش مصنوعی ۱۰ درصدش سخت‌افزار، ۱۰ درصدش نرم‌افزار و حدود ۸۰ درصدش مغزافزار است. در اینجا بحث زیرساخت، داده و سرمایه‌های انسانی مطرح است. به نظر من، یکی از مزیت‌هایمان، سرمایه‌ی انسانی‌ما است. بخشی از رشد فناوری در جهان، چه در داخل ایران و چه در خارج از آن، مرهون دانشمندان و متخصصان ایرانی است. ما خوارزمی را داشته‌ایم که مفهوم «الگوریتم»—به‌عنوان یکی از ارکان اصلی در هوش مصنوعی—از او گرفته شده است. علاوه بر این، ایرانیان همواره در ریاضیات پیشرو بوده‌اند و در المپیادهای جهانی ریاضی و کامپیوتر موفق به کسب رتبه‌های برتر شده‌اند. این مزیت می‌تواند به ما کمک کند تا در زمینه‌ی طراحی الگوریتم‌ها و مدل‌های هوش مصنوعی پیشرو باشیم.
 
 شما اشاره کردید که از نظر علمی همواره در رتبه‌های بالا بوده‌ایم؛ از دیرباز، از خوارزمی گرفته تا امروز که بسیاری از دانشجویان ما در المپیادهای علمی رتبه‌های برتر کسب می‌کنند. پس این فاصله‌ای که میان علم و عمل وجود دارد چیست؟ چرا با وجود دانش بالا، فرآیند تبدیل آن به عمل تا این حد کند پیش می‌رود؟

ببینید، طبق آمارهایی که داریم، رتبه‌ی علمی‌مان در دنیا در رده‌ی بالایی قرار دارد و جزو ده یا بیست کشور اول هستیم. اما در رتبه‌ی کاربردی‌سازی تقریباً به نزدیک‌های ۱۰۰ می‌رسیم و فکر کنم حدود ۹۷ هستیم. بنابراین، نخستین گام این است که بررسی کنیم چرا چنین شکافی وجود دارد؛ چرا دانشگاه‌های ما در تولید علم و دانش عملکرد موفقی دارند اما در کاربردی‌سازی آن ضعیف عمل می‌کنند؟

به نظر من یکی از دلایل این است که ما یکی از افتخارات‌مان را در این می‌دانیم که مقالات یا پایان‌نامه‌هایمان را در مجلات چاپ کنیم و این را به عنوان یک گواهی و امتیاز در نظر بگیریم. اما اگر بخواهیم این دانش را تجاری‌سازی کنیم و در صنعت به کار ببریم، برای آن رتبه‌ای لحاظ نشده است. برای مثال، اگر بخواهم ادامه تحصیل بدهم در مقطع دکترا، آیا همان‌قدری که تألیفات و مقالاتم تأثیر دارد، کارهای اجرایی هم تأثیر دارد؟ این یکی از نکات است.

همچنین، همان‌طور که بحث ارتباط صنعت و دانشگاه را مطرح می‌کنیم، اگر بتوانیم دانش‌مان را که توسط اساتید و دانشجویان تولید می‌شود، در صنعت به کار ببریم و برعکس، کارآفرینان و صنعتگران را به دانشگاه بیاوریم، می‌توانیم فاصله‌ی بین علم و عمل را کاهش دهیم. بعضی از دانشگاه‌ها به این سمت رفته‌اند که اساتیدشان را از بین صنعتگران و کارآفرینان انتخاب کنند.

شما اشاره کردید که بسیاری از دانشگاه‌ها از میان کارآفرینان و صنعتگران برای تدریس استفاده می‌کنند. هدف این اقدام چیست؟

هدف از این کار تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه است تا بتوانیم کاربردی‌سازی دانش خود را در صنعت و دیگر حوزه‌ها عملیاتی کنیم. این رویکرد کمک می‌کند تا فاصله‌ی میان رتبه تولید علمی و رتبه کاربردی‌سازی آن کاهش یابد. من در حوزه‌های هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال صحبت می‌کنم. وقتی وارد برخی صنایع می‌شویم، متوجه می‌شویم که دانش کافی در این حوزه‌ها وجود ندارد. به همین دلیل، برخی از صنایع نمی‌توانند درکی از کاربرد فناوری‌ها پیدا کنند و نمی‌دانند چگونه می‌توانند بهره‌وری خود را افزایش دهند یا در حوزه‌های فروش و بازاریابی مزیت رقابتی ایجاد کنند و هزینه‌ها را کاهش دهند.

بنابراین، نیاز است که آموزش‌های تخصصی در این زمینه برای صنایع و سایر حوزه‌ها ارائه شود. همچنین، فرهنگ‌سازی و آگاهی‌رسانی باید مورد توجه قرار گیرد تا فاصله‌ی میان تولید علم و کاربردی‌سازی آن کاهش یابد. در حوزه‌های زیرساختی و پایه‌ای نیز نیاز به سرمایه‌گذاری و زمان است. تحقیق و توسعه باید توسط دانشگاه‌ها و نهادهای متولی انجام شود تا به دانش‌های پایه‌ای در این حوزه دست یابیم.
 
آیا به راهکاری درباره ارتباط صنعت و دانشگاه رسیده‌اید؟

ما در حال تشکیل کمیسیون‌های تخصصی در انجمن هستیم. در این کمیسیون‌ها هم صنعت، هم دانش و هم بازار را در نظر می‌گیریم. صنعت مورد نظر ما شامل اقتصاد دیجیتال، فناوری اطلاعات و ارتباطات و هوش مصنوعی است. علاوه بر این، فناوری‌های نوظهور را نیز در اینجا صنعت به حساب می‌آوریم. بازار را نیز به سایر حوزه‌هایی نسبت می‌دهیم که به این صنایع نیاز دارند و ما نیز به آن‌ها نیاز داریم. اگر بتوانیم این کمیسیون‌ها را به‌خوبی مدیریت کنیم، برای مثال، در حوزه‌ی فولاد، قصد داریم با استفاده از فناوری هوش مصنوعی و هوشمندسازی بهره‌وری را افزایش داده و هزینه‌ها را کاهش دهیم. در این کمیسیون، نیاز داریم که از دانشگاه‌ها، افراد متخصص در حوزه‌ی هوش مصنوعی و خود صنعت فولاد حضور داشته باشند تا با همفکری، بتوانند به بهترین راهکار و محصول دست پیدا کنند.
 
آیا این اتفاق در حال حاضر در حال وقوع است؟

بله، ما این کار را شروع کرده‌ایم. به عنوان مثال، کمیسیون ساختمان و کمیسیون کشاورزی را تشکیل داده‌ایم.
 
پیش‌بینی شما این است که تا چه زمانی می‌توان به نتیجه‌گیری از این کمیسیون‌ها رسید و خروجی‌هایی به دست آورد؟

ببینید، انجمن ما یک‌ساله است و واقعاً جزو آخرین انجمن‌هایی است که تشکیل شده. هوش مصنوعی به هر حال یک فناوری نوظهور است و این انجمن با هدف ایجاد یک پل ارتباطی میان بخش خصوصی و دولت تأسیس شده است. خوشبختانه با وجود اینکه زمان شکل‌گیری انجمن نسبت به سایر تشکل‌ها کمتر بوده، اما توانسته‌ایم با همکاری افراد نخبه و کارآفرینان اجتماعی که به دنبال منافع ملی هستند، راه خود را باز کنیم.

با تشکیل کمیسیون‌های تخصصی، قدم‌های مثبتی در این حوزه برداشته‌ایم. در برخی حوزه‌ها، کارهای مثبتی انجام داده‌ایم؛ برای مثال، در حوزه‌ی زیرساخت، توانستیم ارتباطی بین یکی از صنایع و بخش ICT برقرار کنیم تا برای جذب سرمایه اقدامات موثری انجام دهیم. این نشان می‌دهد که می‌توانیم با فرهنگ‌سازی، آگاهی‌رسانی و آموزش از سایر صنایع سرمایه و دارایی جذب کرده و به رشد و توسعه اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی کشور کمک کنیم.

دیپلماسی فناوری به عنوان یکی از معیارهای اصلی که می‌تواند مورد توجه بسیاری از سیاسیون قرار گیرد، موضوعی است که به نظر می‌رسد از آن غفلت کرده‌ایم. در جلسات بین‌المللی که بین سران کشورهای مختلف برگزار می‌شود، نمایندگان این فناوری‌ها حضور دارند. در این زمینه، توضیحاتی را بفرمایید.

بله، دقیقاً. ما معتقدیم که باید در کشور دیپلماسی فناوری را فعال کنیم. همان‌طور که دیپلماسی‌های اقتصادی داشتیم، در عصر فناوری و انقلاب صنعتی چهارم و پنجم که عصر هوش مصنوعی است، باید روی روابط بین‌المللی در حوزه فناوری کار کنیم. دولت و مجلس باید به بخش خصوصی در زمینه روابط بین‌المللی در حوزه فناوری کمک کنند. ما از عبارت «دیپلماسی فناوری» استفاده کرده‌ایم و خواهش ما این است که در مذاکرات دولتمردان با سایر کشورها، چه در قالب هیئت‌ها و چه در قالب تشکل‌های بین‌المللی مانند بریکس، حتماً فعالان حوزه فناوری را به همراه داشته باشند. این‌گونه هم فناوران ما می‌توانند با دولتمردان و بخش‌های خصوصی سایر کشورها تعامل داشته باشند و هم دولتمردان ما می‌توانند با فناوران سایر کشورها گفت‌وگو کنند.

ما باید با این دید جلو برویم که در عصر فناوری، وقتی از پیشرفت کشور صحبت می‌کنیم، به نوعی پیشرفت جهانی نیز مدنظر باشد. باید خود را در پیشرفت جهانی قرار دهیم و بگوییم که می‌خواهیم نقش سازنده‌ای در توسعه و رشد فناوری در دنیا داشته باشیم. با این رویکرد، می‌توانیم با سایر کشورها وارد تعامل شویم و انتقال تکنولوژی را انجام دهیم. به جای اینکه صادرات نیروی انسانی خام داشته باشیم، می‌توانیم با ایجاد روابط بین‌المللی در حوزه فناوری، بازار و فرصت‌های شغلی برای سرمایه انسانی این حوزه ایجاد کنیم. همچنین، برای نیروهای کار استارتاپی، مسائل مالی و اعتباری هم بسیار مهم است؛ اینکه در چه پروژه‌ای کار می‌کنند، با چه شرکتی همکاری دارند و آیا تکنولوژی به‌روز است یا قدیمی. با توسعه سطح دیپلماتیک در حوزه فناوری، می‌توانیم به رشد و توسعه‌ی اقتصاد دیجیتال کشور و حتی دنیا کمک کنیم.
 
در دنیای امروز، اقتصاد دیجیتال و فناوری هوش مصنوعی به عنوان کلیدی در رشد و توسعه‌ی اقتصادی شناخته می‌شوند. بفرمایید که این فناوری چگونه می‌تواند در تحقق رشد ۸ درصدی که رهبر انقلاب به آن اشاره داشتند، کمک کند؟

اقتصاد دیجیتال و فناوری هوش مصنوعی دو عامل کلیدی در رشد و توسعه‌ی اقتصادی هستند و می‌توانند به تحقق رشد ۸ درصدی اقتصاد کمک کنند. چند تأثیر اصلی دارند که به آن‌ها اشاره می‌کنم. اولین تأثیر، افزایش بهره‌وری است. این افزایش بهره‌وری می‌تواند در صنایع مختلف به رشد اقتصادی آن صنعت کمک کند. دوم، ایجاد شغل‌های جدید است. شغل‌های کارآمدتر نیز ایجاد می‌شود. بسیاری از افراد ممکن است نگران باشند که هوش مصنوعی شغل‌هایشان را از بین می‌برد، اما ما در طول تاریخ شاهد تغییر شغل‌ها بوده‌ایم. این تغییرات فقط مختص به عصر حاضر نیست و هوش مصنوعی می‌تواند شغل‌ها را به‌روزتر و کارآمدتر کند.

سوم، توسعه‌ی بازارهای جدید است که می‌تواند به رشد اقتصادی کمک کند. نمونه‌هایی از این بازارها در حوزه‌های سلامت، حمل و نقل، تجارت و کسب و کار خرد وجود دارد. چهارم، بهبود خدمات عمومی است که می‌تواند به رشد اقتصادی کمک کند. و در نهایت، جذب سرمایه‌گذاری در این حوزه به دلیل جذابیت و به‌روز بودن فناوری، می‌تواند به توسعه‌ی سایر صنایع و رشد اقتصادی کشور کمک کند.
 
آینده‌ی اقتصاد دیجیتال با پیشرفت هوش مصنوعی چگونه خواهد شد؟

من حالا با یک مثال به تفاوت نرم‌افزاری کردن، دیجیتالی کردن و هوشمند کردن اشاره می‌کنم. ببینید مثالم را با بانک می‌زنم. ما در بانک‌ها قبلاً سنتی کار می‌کردیم. یک دفاتری داشتیم که کسی می‌رفت آنجا و می‌نوشتند بدهکار، بستانکار، مانده و همین‌طور ادامه می‌دادند. بعد نرم‌افزارها آمدند و کامپیوترها در بانک‌ها نصب شدند. وقتی ما به بانک مراجعه می‌کردیم، کارهای ما به جای ثبت در دفاتر سنتی و کاغذی، در نرم‌افزار ثبت می‌شد. وقتی وارد بحث تحول دیجیتال شدیم، دیگر نیازی نبود به بانک برویم. به عنوان مشتری، ما هم کارهای بانکی‌مان را به صورت دیجیتالی انجام می‌دادیم. با استفاده از تلفن‌های همراه و برنامه‌های بانکی، می‌توانستیم به جای مراجعه به شعبه، کارهای بانکی‌مان را انجام دهیم. به این تحول دیجیتال یا دیجیتالی کردن می‌گفتیم.

الان که هوش مصنوعی آمده، انتظار این است که دیگر با یک ابزار کار نکنیم. یعنی خود هوش مصنوعی باید مدیریت امور مالی ما را بر عهده بگیرد. با یک مدل و الگوریتمی که به آن داده می‌شود، هوش مصنوعی می‌تواند هزینه‌کردها و درآمدهای ما را به بهترین شکل مدیریت کند. این به نظرم تفاوتی است که می‌توان با یک مثال گفت که بین نرم‌افزاری کردن، دیجیتالی کردن و هوشمند کردن وجود دارد. به این ترتیب، ما انسان‌ها می‌توانیم به کارهای اساسی‌ترمان بپردازیم. کارهای مالی که باید برایش وقت بگذاریم، مثل کارت به کارت کردن یا پرداخت قسط، دیگر توسط هوش مصنوعی و دستیاران هوشمند برای ما انجام می‌شود.

من اینجا به دو نکته‌ی دیگر هم اشاره کنم. یک نکته در مورد بحث شفافیت‌های مالی و موضوعاتی که به هر حال به فسادهای مالی مربوط می‌شود. ببینید، ماشین هوش مصنوعی ممکن است خطا کند و اشتباهاتی داشته باشد. این را هم باید در نظر بگیریم، ولی ما باید این را تحت کنترل بگیریم و برنامه‌ریزی خوبی روی آن داشته باشیم. اما قطعاً همین مسیر نرم‌افزاری کردن، الکترونیکی کردن، دیجیتالی کردن و هوشمند کردن می‌تواند خیلی از خطاهای انسانی و مشکلاتی که ما در موضوعات مالی و اقتصادی داشتیم را حل کند. با استفاده از هوش مصنوعی، می‌توانیم شفافیت بیشتری در فرآیندهای مالی ایجاد کنیم و از بروز فساد جلوگیری کنیم.
 
دومین نکته‌ای که می‌خواهم اشاره کنم این است که ما خودمان از نسل دهه‌ی هفتاد هستیم و در اوایل این دهه وارد رشته‌ی کامپیوتر شدیم. اگر دوستان خاطرشان باشد، آن زمان تازه سیستم‌عامل‌ها و زبان‌های برنامه‌نویسی و برنامه‌های پایه به بازار می‌آمدند. برای مثال، ما در ایران زرنگار داشتیم و مایکروسافت هم word را معرفی کرده بود. اما چه شد که زرنگار از بین رفت و Microsoft word و Office توانستند دنیا را بگیرند!؟ متأسفانه دو اتفاق مهم افتاد. یکی این بود کشورهای پیشرو که فناوری در اختیار داشتند، سایر کشورها را وابسته کردند. آن‌ها یک برنامه‌ی را ارائه دادند که باعث شد برنامه‌نویسان به راحتی بتوانند کار کنند. قبلاً برنامه‌نویس‌ها باید در عمق کار می‌رفتند و برای کشیدن یک خط یا مربع، چندین صفحه کد می‌نوشتند. اما با ورود این برنامه‌ها، کار ساده‌تر شد و ما به سمت مصرف‌گرایی رفتیم.
 
کشورهای دیگر به سمت توسعه‌ی سیستم‌عامل‌ها و زبان‌های برنامه‌نویسی رفتند و ما به مصرف‌کننده تبدیل شدیم. حالا ممکن است همین اتفاق در حوزه‌ی هوش مصنوعی هم بیفتد. اگر حواسمان نباشد، به یک مصرف‌کننده تبدیل می‌شویم که با برنامه‌ها و زیرساخت‌های دیگران کار می‌کنیم و نهایتاً یک برنامه‌ی کاربردی می‌نویسیم. بدتر از آن، ابزارهایی آمده‌اند که می‌گویند برایتان عکس، محتوا یا فیلم تولید می‌کنند. ما به این سرگرمی‌ها مشغول می‌شویم و فکر می‌کنیم که کارمان راه می‌افتد. اما کم‌کم از مسائل تکنیکال و عمیق فاصله می‌گیریم. به نظر من، این موضوع باید بیشتر مورد توجه دانشجویان دانشگاه‌ها و افرادی که به اصطلاح دست به کد هستند، قرار بگیرد. این موضوع بسیار مهم است و امیدوارم بتوانیم در این زمینه بیشتر کار کنیم.

به نظر شما نگاه صحیح به فناوری هوش مصنوعی چگونه باید باشد؟

بشر همیشه مدعی بوده که انسان‌ها تنها موجوداتی هستند که دارای عقل و هوش و قدرت تصمیم‌گیری هستند و این ویژگی ما را از سایر موجودات متمایز می‌کند. اما امروز شاهد هستیم که ماشین‌ها و ربات‌ها در حال دستیابی به این توانمندی‌ها هستند. هوش مصنوعی بر روی ربات‌ها و ماشین‌ها سوار می‌شود و آنها می‌توانند فکر کنند، تصمیم بگیرند و حتی در آینده قادر به احساس نیز خواهند بود. در آینده، ربات‌ها می‌توانند ربات تولید کنند و یک رقیب خود را مطرح کنند.

ببینید، بشر در طول تاریخ فناوری‌های زیادی داشته که برایش فرصت و چالش ایجاد کرده. یک مثال بزنیم: آتش. آتش وقتی اختراع شد یا به وجود آمد، توانست خیلی فرصت‌ها برای انسان  ایجاد کند و بهره‌های زیادی از آن ببرد. ولی چالش هم داشت. ممکن است جان و مال انسان را بسوزاند، ممکن است به محیط زیست آسیب برساند.  مهم است که ما آتش را در کنترل خودمان بگیریم به عنوان یک فناوری. به هوش مصنوعی هم باید این‌‌طور نگاه کنیم. هوش مصنوعی می‌تواند برای ما فرصت ایجاد کند. می‌تواند چالش هم ایجاد کند. پس ما الان نباید فقط به چالش‌هایش فکر کنیم و بیاییم از آن دور بشویم یا محدودش کنیم. باید برویم کنترلش کنیم و در دستش بگیریم.

نظرات

    • از 0 رای
    • 0

ثبت دیدگاه جدید

* نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند